موضوعات آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان اجتمایی
تا سرنزدی سکوت بلبل نشکست ………. لبخند بزن که قیمت گل نشکست
دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, :: 16:18 :: نويسنده : مهدی
دوستت دارم به ۱۰۰ زبان مختلف
English - I love you
Afrikaans - Ek het jou lief Albanian - Te dua Arabic - Ana behibak (to male) Arabic - Ana behibek (to female) Armenian - Yes kez sirumen Bambara - M'bi fe Bangla - Aamee tuma ke bhalo aashi Belarusian - Ya tabe kahayu Bisaya - Nahigugma ako kanimo Bulgarian - Obicham te Cambodian - Soro lahn nhee ah Cantonese Chinese - Ngo oiy ney a Catalan - T'estimo Cheyenne - Ne mohotatse Chichewa - Ndimakukonda Corsican - Ti tengu caru (to male) Creol - Mi aime jou Croatian - Volim te Czech - Miluji te Danish - Jeg Elsker Dig Dutch - Ik hou van jou Esperanto - Mi amas vin Estonian - Ma armastan sind Ethiopian - Afgreki' Faroese - Eg elski teg Farsi - Doset daram Filipino - Mahal kita Finnish - Mina rakastan sinua French - Je t'aime, Je t'adore Gaelic - Ta gra agam ort Georgian - Mikvarhar German - Ich liebe dich Greek - S'agapo Gujarati - Hoo thunay prem karoo choo Hiligaynon - Palangga ko ikaw Hawaiian - Aloha wau ia oi Hebrew - Ani ohev otah (to female) Hebrew - Ani ohev et otha (to male) Hiligaynon - Guina higugma ko ikaw Hindi - Hum Tumhe Pyar Karte hae Hmong - Kuv hlub koj Hopi - Nu' umi unangwa'ta Hungarian - Szeretlek Icelandic - Eg elska tig Ilonggo - Palangga ko ikaw Indonesian - Saya cinta padamu Inuit - Negligevapse Irish - Taim i' ngra leat Italian - Ti amo Japanese - Aishiteru Kannada - Naanu ninna preetisuttene Kapampangan - Kaluguran daka Kiswahili - Nakupenda Konkani - Tu magel moga cho Korean - Sarang Heyo Latin - Te amo Latvian - Es tevi miilu Lebanese - Bahibak Lithuanian - Tave myliu Malay - Saya cintakan mu / Aku cinta padamu Malayalam - Njan Ninne Premikunnu Mandarin Chinese - Wo ai ni Marathi - Me tula prem karto Mohawk - Kanbhik Moroccan - Ana moajaba bik Nahuatl - Ni mits neki Navaho - Ayor anosh'ni Norwegian - Jeg Elsker Deg Pandacan - Syota na kita!! Pangasinan - Inaru Taka Papiamento - Mi ta stimabo Persian - Doo-set daaram Pig Latin - Iay ovlay ouyay Polish - Kocham Ciebie Portuguese - Eu te amo Romanian - Te ubesk Russian - Ya tebya liubliu Scot Gaelic - Tha gra\dh agam ort Serbian - Volim te Setswana - Ke a go rata Sindhi - Maa tokhe pyar kendo ahyan Sioux - Techihhila Slovak - Lu`bim ta Slovenian - Ljubim te Spanish - Te quiero / Te amo Swahili - Ninapenda wewe Swedish - Jag alskar dig Swiss-German - Ich lieb Di Tagalog - Mahal kita Taiwanese - Wa ga ei li Tahitian - Ua Here Vau Ia Oe Tamil - Nan unnai kathalikaraen Telugu - Nenu ninnu premistunnanu Thai - Chan rak khun (to male) Thai - Phom rak khun (to female) Turkish - Seni Seviyorum Ukrainian - Ya tebe kahayu Urdu - mai aap say pyaar karta hoo Vietnamese - Anh ye^u em (to female) Vietnamese - Em ye^u anh (to male) Welsh - 'Rwy'n dy garu Yiddish - Ikh hob dikh Yoruba - Mo ni fe ادامه مطلب ... دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, :: 15:24 :: نويسنده : مهدی
داریوش در سال 517 پیش از میلاد به مصر رفت و آئین مصریان را گرامی شمرد و پرستشگاهی در آمون Ammon برای آنان ساخت و بدینگونه بار دیگر آزادی ادیان در شاهنشاهی ایران را كه كوروش بزرگ بنیانگزار آن بود به جهانیان یادآور گردید. برای یاری به تجارت خارجی مصر داریوش كانال سوئز را میان دریای مدیترانه و دریای سرخ گشود. شاهراه میان ممفیس پایتخت مصرو شهر كوروش (دركنار رود سیحون در شمال شرقی ایران) و شاهراه بین سارد و شوش به درازای 2400 كیلومتر، از جمله راههایی است كه داریوش در سراسر كشور پهناور شاهنشاهی ایران ساخت و با برقراری سیستم چاپار Post میان این استانها پیوند و پیوستگی بوجود آورد. داریوش برای دریافت مالیات روشی دادگسترانه پدید آورد و همواره ماموران دولت خود را زیر نظر داشت و آنان را از ستم و جور به مردم پرهیز میداشت. در زمان او برای نخستین بار در ایران سكه طلا زده شد كه "داریك" نام داشت. او افزون بر ارتشی نیرومند، سپاه جاویدان را بنیاد نهاد كه 10 هزار تن بودند و هیچگاه از شمار آنان كم نمیشد و همیشه آماده جانبازی در راه انجام فرمان پادشاه بودند. جنگ مشهور ماراتن Marathon از جمله جنگهای میان ایران و یونان بود كه در دوران داریوش روی داد. تاریخ دانان به داریوش لقب بزرگ داده اند و پس از او بسیاری از نام آوران تاریخ از جمله اسكندر، پادشاهان سلوكی، پادشاهان ساسانی و خلفای بنی امیه و بنی عباس هریك به گونه ای از روش كشورداری داریوش بزرگ تقلید كرده اند. داریوش در 1007 سال پیش از شروع سال خورشیدی در گذشت. نویسنده:مهدی دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, :: 15:2 :: نويسنده : مهدی
فهرستی از اسامی اصیل ایرانی+ معنی
آبان دخت : دخترآبان ، نام زن داریوش سوم
آبتین : نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی آتوسا : قدرت و توانمندی - دختر کورش وزن داریوش اول آفر : آتش - ماه نهم سال شمسی آفره دخت : دختر آتش - دختری که در ماه آذر به دنیا آمده است . آذرنوش: شیرین و دل انگیز آذین : زیور، طاق نصرة، تزئین ، آرایش آراه : نام فرشته موکل روز بیست و یکم ازماه پنجم درآئین زردشت آرزو : کام ، مراد ، معشوق ، امید آرش: درخشان ، آفتاب ، جد بزرگ اشکانیان - پهلوان کمانگیر ایرانی در لشگرمنوچهر آرتین: عاقل و زیرک,نام پهلوان ایران در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی آرتام:والی فریگه در زمان کوروش هخامنشی آرتمن:نام برادر بزرگ تر خشایار شاه پسر داریوش شاه آرشام : بسیار قوی - پدر بزرگ داریوش بزرگ هخامنشی آرمان : آرزو - خواهش - امید آرمین : آرام گرفتن - پسر کیقباد پادشاه پیشدادی آرمیتا: آرامش یافته ، کلمه ای زردشتی است آریا فر: دارنده شکوه آریائی آریا : آزاده نجیب - یکی از پادشاهان ماد - مهمترین نژاد هند و اروپائی آریا مهر : دارنده مهر ایران - از سرداران داریوش سوم آرین : سفید پوست آریائی آزاده : دلیر و بی باک ، رها آزرم : شرم ، مهر ، محبت ، عشق آزرمدخت : یکی از ملکه های ساسانی آزیتا : آزاده آناهیتا : الهه آب آونگ : شبنم - نام کردی آهو: شاهد ، معشوق، یکی از همسران فتحعلی شاه قاجار آیدا : شاد، ماه - نام تذکمنب اتسز : لاغر و استخوانی - از پادشاهان خوارزم اختر : ستاره ، علم ، درفش ارد : خیر وبرکت ، فرشته نگهبان ثروت - نام چند تن از پادشاهان اشکانی ارد شیر : شیر زیبا - اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله ساسانیان اردوان : نام پادشاهان معروف اشکانی ارژن : درختی با چوب بسیار سخت و محکم - نام کردی ارژنگ : آرایش - کتاب مانی نقاش - دیوی که رستم در هفتخوان اورا کشت ارسلان : شیر، دلیر و شجاع - نام پادشاه سلجوقی ارغوان : نام درختی با گل و شکوفه های سرخ رنگ ارمغان : هدیه ، تحقه ، سوغات ارنواز: نوازش شده اهورا - دختر جمشید شاه پیشدادی اروانه : نام گلی کوهی است - نامی کردی استر : ستاره - بردارزاده مردخای وزن خشایارشاه اسفندیار : پاک آفریده شده - پسر گشتاسب که بدست رستم کشته شد اشکان : منسوب به اشک - بنیانگذار سلطنت پارتها اشکبوس : پهلوان کوشانی که به کمک افراسیاب آمد، اما به دست رستم کشته شد افسانه : داستان ، سرگذشت ، حکایت گذشتگان افسون : سحر و جادو ، حیله و تزویر افشین : با همت . امید : انتظار ، آرزو انوش ( آنوشا ) : استوار و جاوید - دخترمهرداد ششم انوشروان : دارنده لوح جاویدان - لفب خسرو اول پادشاه ساسانی اورنگ : عقل و کیاست ، تخت پادشاهی اوژن : شکست دهنده ، دشمن برانداز اوستا : نام کتاب آسمانی زردشت اهورا : صاحب ، فرمانروای دانا ایاز : بزرگ و پاینده - نام غلام ترک سلطان محمود غزنوی ایران : محل زندگی آریائیها ایراندخت : دختر ایران ایرج : یاری دهنده آریائیها - پسرفریدون ، پادشاه و پهلوان ایرانی ایزدیار : کشی که خداوند یار اوست بابک : پدر کوچک ، جد اردشیر ، پسر ساسان باپوک : کولاک ، نامی کردی باربد : پرده دار ، موسیقی دان و نوازنده دربار خسرو پرویز بارمان : لایق - نام سردار افراسیاب بامداد : پگاه ، سپیده دم - نام پدر مزدک بامشاد : کسی که در سحرگاهان شاد است - نوازنده مشهور دربار ساسانیان بانو : خانم ، ملکه ، لقب آناهیتا الهه نگهبان آب بختیار : خوشبخت ، خوش اقبال - استاد رودکی در موسیقی برانوش : مهندس رومی که پل شوشتر را در زمان شاپور ساسانی بردیا : پسر کورش و برادر کمبوجیه برزو : بلند قامت - پسر سهراب و نوه رستم دستان برزویه : طبیب مشهور انوشیروان و مترجم کلیله ودمنه از هندی به پهلوی برزین : بلند و تنومند - ازپهلوانان ایران - نام پسر گرشاسب برمک : از وزیران ساسانی - نام اجداد و نگهبانان آتشکده بلخ بزرگمهر : خورشید بزرگ - نام وزیر دانشمند انوشروان ساسانی بنفشه : گلی رنگارنگ و زینتی با عمر نسبتا طولانی بوژان : رشد کرده - نامی کردی بویان : خوشبو - مامی کردی بهار : شکوفه و گل - سه ماه اول سال شمسی بهارک : بهار کوچولو بهاره : بهاری بهتاش : خوب ومانند بهداد : نیک آفریده شده بهرام : پیروز ، ایزد پیروزی درآئین زردشت ، لقب برخی از پادشاهان ساسانی بهدیس : خوش رنگ ، خوشگل بهرخ : زیبا چهره ، قشنگ بهرنگ : خوش رنگ بهروز : خوشبخت ، نیکبخت بهزاد : نیک نژاد - مینیاتوریست مشهور صفویان - نام اسب سیاوش بهشاد : خوشحال وشاد بهمن : نیک اندیش - برف انبوه که از کوه فرو ریزد - جانشین اسفندیار بهناز : خوش ناز، باناز ، طناز بهنام : نیک نام بهنود : سلامت ، عافیت بهنوش : کسی که نیک مینوشد بیتا : بی همتا ، بی مانند بیژن : ترانه خوان ، جنگجو - پسر گیو و دلداده منیژه پارسا : پاکدامن ، زاهد پاکان : پاکها - نامی کردی پاکتن : نیکو چهر پاکیزه تن پاکدخت : دختر پاک پانته آ : همسر آرتاداس که مادها او را به کورش هدیه کردند امانپذیرفت پدرام : آراسته ، نیکو ، شاد پرتو : روشن ، تابش پرشنگ : تابش ، آتشپاره پرتو : روشن ، تابش ، فروغ پرستو : پرنده مهاجر پرویز : پیروز - لقب خسرو دوم ، پادشاه ساسانی پردیس : بهشت ، باغ و بستان پرهام : ازاشخاص بسیار ثروتمند در زمان بهرام گور پژمان : افسرده ، غمگین پژوا : بیم و هراس پرنیا : پارچه حریر پشنگ : میله آهنی - نام پدرافراسیاب پروانه : حشره ای زیبا که خود را به شعله می زند پروین : ثریا ، ستارگان کوچک نزدیک به هم پری : فرشته ، جن ، همزاد پریچهر : زیبا روی - نام زن جمشید شاه پریدخت : دختر پری ، همسر سام نریمان و مادر زال پریسا : همچون پری پرناز: پری ناز دار پریوش : پری روی ، فرشته روی پریا : کبوتر بال شکسته ای که به دنبال آشیانه می گردد. پوپک : هدهد پوران : جانشین ، یادگار پوراندخت : نام دختر خسروپرویز پوریا : پهلوان محمد خوارزمی ملقب به پوریای ولی پولاد : آهن سخت و کوبیده ، نام پهلوان ایرانی زمان کیقباد پویا : رونده و دونده - نامی کردی پونه : گیاهی خوش عطر و بو که در کنار جویها می روید. پیام : الهام ، وحی ، پیغام پیروز: کامیاب ، فاتح ، نام چند نفر از پادشاهان ساسانی پیمان : عهد ، قول وقرار - عنوان اسامی مردان در فارسی دری تابان : تابنده ، منور تاباندخت : دختر تابناک تاجی : تاجدار ، نام و عنوانی در فارسی دری تارا : ستاره تاویار : آتشبان - نامی کردی ترانه : زیبا و صاحب جمال ، سرود ، نغمه تناز : نازنین ، با ناز و کرشمه - نامی کردی توران : نام دختر خسروپرویز - سرزمین تور توراندخت : دختری از توران تورج : دلاور ، یکی از سه پسر فریدون شاه تورتک : خروس صحرایی ، قرقاول توفان : باد سخت توژال : برف اندک - نامی کردی تیر داد : داده تیر ، اشک دوم پادشاه اشکانی تینا : گل ، نامی کردی تینو : تشنه ، نامی کردی جابان : سردار ایرانی یزدگرد جامین : اسم یکی از قهرمانان ایران زمین ، نامی کردی جاوید : پایدار ، همیشگی جریره : نام دختر پیران ویسه که همسر سیاوش شد. جمشید : پسر طهمورث چهارمین پادشاه پیشدادی جوان : برنا ، دلیر ، شاداب جویا : جوینده - پهلوان مازندرانی بود که بدست رستم کشته شد. جهان : دنیا ، عالم ، گیتی ، کیهان جهانبخت : شانس و اقبال جهان جهانبخش : بخشنده جهان جهاندار : نگهبان جهان جهانگیر : فاتح جهان - نام پسر رستم جهان بانو : بانوی جهان ، ملکه جهان جهاندخت : دختر گیتی جهان ناز : مایه فخر عالم جیران : آهو ، نامی ترکی چابک : زرنگ ، چالاک چالاک : سریع و زبردست چاوش : پیشرو و پیش قراول کاروان چترا : دوازدهمین پادشاه سلسله ماد چوبین : کنیه و لقب بهرام چوبین سردار انوشیروان چهرزاد : نام دختر بهمن است که سی سال پادشاهی کرد خاوردخت : دختر مشرق زمین خداداد : خدا داده خدایار : دوست خدا - فرمانروای بخارا بوده است خرم : شاد و خندان - پهلوان خرم از عهد شاه شجاع است خرمدخت : دختر شاد و خندان خسرو : مشهور ، نیک نام - لقب چند تن از پادشاهان ساسانی خشایار : قهرمان ، نیرومند - نام پسر داریوش کبیر هخامنشی خورشید : درخشنده آفتاب - معشوقه جمشید درداستان جمشید و خورشید دادمهر : زاده آتش ، نام استاندار پارسی طبرستان دارا : مالدار، ثروتمند ، از نامهای خداوند داراب : نام پسر بهمن پادشاه کیانی داریا : دارنده ، ازنامهایی که در اوستا آمده است داریوش : نگهبان نیکی - فرزند ویشتاسب از شاهان بزرگ هخامنشی دانوش : از اسمهائی که در کتاب وامق و عذرا آمده است داور: حاکم عادل ، قاضی دایان : ماما ، نامی کردی دریا : بحر ، نام فرزند علاالدین عماد شاه دل آرا : محبوب و معشوق دل آویز : دلچسب ، دلکش ، آویزه دل دلارام : مایه آرامش دل / معشوقه بهرام گور دل انگیز : گوارا ، مطلوب دلبر : برنده دل ، یار و معشوق دلبند : عزیز و گرامی دلربا : رباینده دل ، محبوب دلشاد : شادمان و خوشحال دلکش : جذب کننده دل ، دلربا ، دلپذیر دلناز : آنکه قلب و دلش ناز است دلنواز : مهربان ، مشفق دورشاسب : نام جد پنجم گرشاسب ، دور از اسب پادشاه دنیا : عالم و گیتی دیااکو: اولین پادشاه مادها در قرن هفتم پیش از میلاد دیانوش : دزد دریائی در داستان وامق و عذرا دیبا : پارجه ابریشمی رنگی ، روی زیبا دیبا دخت : دختر زیبا ، دختری همچون پرنیان رابو : نام گلی بهاری - نامی کردی است رابین : مشاور ، متعمد - نامی کردی است رادبانو : بانوی بخشنده و جوانمرد رادمان ( رادمن ) : نام سپهسالار خسرو پرویز ساسانی رازبان : راز دار - عنوان مردان بزرگ در پارسی دری راژانه : رازیانه - نامی کردی برای دختران راسا : هموارو صاف - نامی کردی رامتین : آرامش تن - موسیقی دان عهد ساسانیان رامش : فراغت ، آسودگی ، راحتی ، نام هیربد زردشتی رامشگر : خواننده و نوازنده ، خنیاگر رامونا : نگهبان عاقل رامیار : چوپان و گوسفند چران رامیلا : خدای بزرگ ، نامی آشوری است رامین : معشوقه ویس ، نام یکی از سرداران ایران راویار : شکارچی - نامی کردی رژینا : مانند روز - نامی کردی رخپاک : دارای چهره پاک رخسار : چهره ، سیما رخشانه : منسوب به رخش رخشنده : تابان ، کنایه از خورشید است رزمیار : رزمنده ، مبارز رستم : تنومند و قوی اندام ، جهان پهلوان ایرانی و قهرمان بزرگ شاهنامه رکسانا : نورانی ، روشن روبینا : یاقوت سرخ رودابه : فرزند تابان ، زن پسرزا ، نام قلعه ای در غرب ایران روزبه : خوشبخت : بهروز، از موبدان بهرام گور ساسانی روشنک : مشعل دار ، همچنین نام دارویی گیاهی است روناک : روشن رهام : نام پسر گودرز رهی : راهی شده ، روان ، مسافر ریبار : رهگذر ، نامی کردی راسپینا : پائیز ، لغت زند و پازند زادبخت : خوشبخت ، خوش اقبال زاد به : بهزاد ، نیک زاده شده زاد چهر : دارای نژاد پاک و اصیل زاد فر : زاده روشنی زال : فرزند سپید موی سام نریمان و پدر رستم قهرمان ملی ایرانیان زادماسب : برادر شاپور ساسانی ، نام یکی از قضات ساسانی زاوا : داماد ، نامی کردی زردشت : صاحب شتر زرد و زرین ، پیامبر ایران باستان زرنگار : طلا کوب ، زرین زری : طلائی ، زربفت زرین : طلائی رنگ ، منصوب به زر زرینه : آنچه منسوب به زر است زمانه : روزگار ، دهر زونا : گیاهی با گل کبود رنگ ، نامی کردی زیبا : خوشگل ، قشنگ ، خوب ونیکو زیبار : قبیله ای از کردها ، نامی کردی زیما : زمین ، لغت اوستائی زینو : زنده ، پابرجا - نامی کردی ژاله : شبنم ، قطره ژالان : گلهای دارای قطره و شبنم - نامی کردی ژیار : زندگی ، زندگی شهری - نامی کردی ژینا : زندگی و حیات - نامی کردی ژیوار : زندگی سارا : صحرا ، کوه و دشت - نامی کردی سارک : سار کوچک ، پرنده ای سیاه رنگ وبزرگتر از گنجشک سارنگ : نام سازی شبیه به کمانچه ساره : بامداد ، فردا - نامی کردی ساسان : سوال کننده ، رئیس معبد آناهید استخر که خاندان ساسانیان به او منسوبند ساغر : پیاله شرابخوری ، جام سام : سیه چرده - جهان پهلوان ایرانی وجد رستم سامان : ترتیب ، نظام ، زندگی سانا : سهل و آسان ساناز : کمیاب ، نادر، نام گلی است سانیار : حامی و یار و پشتیبان - نامی کردی ساویز : خوش اخلاق ، مهربان - نامی کردی ساهی : آسمان صاف - نامی کردی ساینا : خاندانی از موبدان زردشتی ، سیمرغ سایه : منطقه تاریک پشت هر جسم ، حمایت سپنتا : مقدس ، محترپ سپند : اسفند سپهر : آسمان ، نام فرزند کیخسرو سپهرداد : بخشیده اسمان - داماد داریوش هخامنشی سپیدار : درخت سفید سپید بانو : بانوی سفید و درخشان سپیده : سحرگاه ، سپیدی چشم ستاره : کرات آسمانی که در شب می درخشند ستی : دختر ، سیتا سرافراز : سربلند ، متکبر سرور : رئیس ، پیشوا سروش : شنیدن و فرمانبرداری - فرشته مظهر اطاعت سرور : شادمانی ، خوشحالی سوبا : شناگر ، فردا سوبار : اسب سوار - لغت زند و پازند سنبله : یک خوشه گندم سودابه : دختر زا - سود ده سوری : سرخ رو ، نام دختر اردوان پنجم سورن : خانواده ای در دوره اشکانیان که قدرتمند بودند سورنا : سردار دلیر و خردمند پارتی سوزان : سوزنده ، ملتهب سوزه : سبزه ، نامی کردی سوسن : گلی به رنگهای سفید، کبود ، زرد و حنایی سومار : نام قبیله ای از کردها سولان : نام گلی است ، نامی کردی سولماز : زنی که پیرو پژمرده نمی شود سوگند : شاهد گرفتن خدا یا بزرگی را گویند سهراب : سرخ روی ، نام پسر رستم که در جنگ با رستم فرمانده سپاه تورانیان بود سهره : پرنده ای خوش آواز، با پرهای سبز و زرد سهند : کوه آتشفشان قدیمی در آذربایجان سیامک : مجرد - نام پسر کیومرث سیاوش : دارنده اسب سیاه ، فرزند کیکاووس که ناجوانمردانه و بی گناه به قتل رسید سیبوبه : مانند سیب ، دانشمند شهیر ایرانی ، منصف الکتاب سیما : چهره ، رخ سیمدخت : دختر نقره ای و سفید سینا : مرد دانشمند ، نام پدر شیخ ابوعلی سینا سیمین : نقره ای ، سفید ، روشن سیمین دخت : دختر نقره ای و سفید شاپرک : پروانه شادی : شادمانی ، خوشحالی ، شور شادان : شادمان شادمهر : مهربان ، با محبت شاران : گردنبند درست شده از بادام - نامی کردی شاهپور : پسر شاه ، شاهزاده - نام چند تن از شاهان ساسانی شاهدخت : دختر شاه ، شاهزاده خانم شاهرخ : شاه منظر ، کسی که رخساری همچون شاه دارد شاهین : پرنده ای شکاری شاهیندخت : دخت شاهین شایسته : سزاوار ، لایق شباهنگ : بلبل ، ستاره کاروان کش شب بو : نام گلی است که شب هنگام باز می شود شبدیز: سیه فام ، سیه چرده ، نام اسب خسروپرویز شبنم : رطوبتی که شب هنگام روی گلها می نشیند شراره : گرمای سوزان ، عشق فراوان ، نامی کردی شرمین : شرمسار ، خجل شروین : یکی از سرداران معاصر شاپورذوالاکتاف ساسانی شکوفه : گل درختان میوه دار ، شکفته شکفته : خندان ، بشاش شمشاد : درختی زینتی و تقریبا همیشه سبزکه دستمایه بسیاری از شاعران است شمین : خوشبو، خوش عطر شوان : شبان ، چوپان - نامی کردی شمیلا : از نامهای ارمنی ایرانی به معنی بانوی بزرگوار شورانگیز : فتنه انگیز ، ایجاد کننده شور و شوق شوری : خوش قیافه ، قد بلند- نامی کردی شهاب : شعله آتش ، سنگ آسمانی ، ستاره دنباله دار شهبار : درخورشاه ، لایق شاه شهباز : باز سفید رنگ ، شاه باز شهبال : پر بزرگ پرندگان شهپر: پرشاهانه شهداد : داده و بخشیده شاه شهرآرا: آنکه به زیبایی مایه آرایش شهراست ، آرایش دهنده شهر شهرام : رام و مطیع شاه شهربانو : بانوی شهر ، ملکه شهرزاد : شهرزاده ، بومی - نقال قصه های هزار و یک شب شهرناز : خواهر جمشید و همسر ضحاک ماردوش شهرنوش : شیرینی شهر شهره : مشهور و نامی شهریار : پادشاه ، یارشهر ، نام پسر برزوپسر سهراب شهرزاد : شاهزاده ، فرزند شاه شهلا : زن سیه چشم شهنواز : نوازش شده شاه شهین : منسوب به شاه شیبا : نسیم شبانه - نامی کردی شیدا : آشفته و عاشق شیده : خورشید ، درخشان شیردل : پهلوان و دلاور شیرزاد : شیر بچه ، همچون شیر شیرنگ : به رنگ شیر ، مانند شیر شیرو : پهلوان معاصر با گشتاسب ، نام سردار فریدون شیرین دخت : دختر شیرین شیما : دخترانه ، نامی کردی شینا : قدرتمند ، توانا - نامی کردی شیرین : مطبوع و گوارا ، معشوقه خسرو پرویز شیوا : شیرین بیان ، خوش زبان ، ایزد بزرگ هندیان باستان طوس : فرزند نوذر پهلوان ایرانی شاهنامه طوطی : پرنده سبز رنگ و سخنگوست و نام برخی زنان در فارسی دری است . طهماسب : دارای اسب قوی - نام پسر منوچهر طهمورث : روباه تیزرو و قوی ، پادشاه پیشدادیان و پدر جمشید غوغا : آشوب ، هیاهو غنچه : گل نشکفته ، کنایه از دهان معشوق فتانه : از نامهای کردی برای دختران فدا : قربانی ، نامی کردی فراز : بلندی و شکوه فرامرز : شکوه مرزداری - نام پسر رستم دستان فرانک : سیاه گوش ، نام مادر فریدون ، نام همسر بهرام گور ساسانی فراهان : محل شکوه و جلال فربد : مناعت ، بزرگی فربغ : شکوه خداوند فرجاد : دانشمند و فاضل فرخ : تابان و زیبا - نام یکی از امیران سیستان در عهد سلجوقیان فرخ پی : نیک پی و نیک قدم فرخ داد : مبارک آفریده شده فرخ رو : دارای صورت زیبا فرخ زاد : مبارک زاد ، خجسته زاد ، رستم فرخزاد سردار معروف ساسانیان است فرخ لقا : درای چهره زیبا ، خوشگل فرخ مهر : زیبا چون خورشید فرداد : داده شکوه وزیبائی فردیس : بهشت ، بوستان فرین : یگانه ، شکوه دین ، مخفف فروردین ماه اول بهار فرزاد : زاده فرو شکوه فرزام : شایسته و لایق - نامی کردی فرزان : عاقل ، حکیم ، دانشمند فرزانه : دانشمند ، عاقل و عالم فرزین : عالم ، وزیر دربار فرشاد : شا دمان ، مسرور ، خوشحال فرشته : فرستاده الهی و آسمانی فرشید : درخشانتر ، نام برادر پیران ویسه فرمان : دستور ، حکم فرناز : داری ناز فراوان فرنگیس ( فری گیس ) : نام دختر افراسیاب و همسر دوم سیاوش فرنود : دلیل و برهان فرنوش : شکوه ، نام پادشاه باستانی ماد فرنیا : نامی برای پسران فروتن : افتاده حال ، متواضع فرود : پائین - نام پسر سیاوش ، نام پسر کیخسرو نام پسر خسرو پرویزو شیرین فروز : روشنائی ، روشنی فروزان : تابان ، درخشان فروزش : روشنی ، تابناک فروزنده : درخشان ، درخشنده فروغ : روشنائی ، تابش فرهاد : عاشق افسانه ای شیرین فرهنگ : شکوه ، ادب ، تربیت فرهود : صداقت و راستی در دین فربار : همراه خوب و شایسته فریبا : زیبا و فریبنده فرید : بی همتا، نامی کردی فریدخت : دختر بی همت فریدون : دارای شکوهی اینچنین ، پادشاه پیشداری که بر ضحاک ماردوش غلبه کرد فریمان : فر و شکوه ایمان فریناز : عشوه گر ، پریناز فرینوش : شکوه شیرین فریوش : زنگ ، همان پریوش هم هست فیروز : پیروز و مظفر فیروزه : سنگی گرانبها با رنگ فیروزه ای قابوس : معرب کاووس است قباد : سرور گرامی ، شاه محبوب ، پدر کیکاوس از پادشاهان کیانی قدسی : بهشتی ، روحانی کابان : کدبانو ، نامی کردی برای دختران کابوک : کبوتر ، نامی کردی برای دختران کارا : فعال و کوشا کارو : از نامهای ارمنی ایرانی به معنی نوید دهنده کاراکو : نام یکی از سرداران ماد کامبخت : کسی که بخت به کام اوست کامبخش : آرزو دهنده ، مراد بخش کامبیز : صورت فرانسوی (( کمبوجیه )) پسر کورش است کامجو : کامجوینده کامدین : یکی از دانایان دین زردشت کامران : سعادتمند و خوشبخت کامراوا : به مقصود و مراد رسیدن کامک : آرزو و خواهش کوچک کامنوش : کامروا ، خوشبخت کامیار : کامروا و پیروز کانیار : معدن شانس ، نامی کردی کاووس : پادشاه توانا - از پادشاهان کیانی و پسر کیقباد کاوه : آهنگر معروف ایران باستان که علیه ضحاک قیام کرد کتایون : جهان بانو ، دختر قیصر روم و مادر اسفندیار کرشمه : ناز و غمزه کسری : معرب خسرو است کلاله : موی پیچیده ، دختری با موهای مجعد کمبوجیه : نام پسر کورش کمبوجیه است کوشا : کوشنده ، ساعی کهبد : خداوند کوه ، عابد کهرام : رام شده کوه نام برادر و سردار افراسیاب کهزاد : زاده کوه ، کسی که در کوه زائیده شده است کیارش : شهریار بزرگ کیان : پادشاه ، امیران کیانا : فرستاده ، نامی کردی کیانچهر : دارای چهره پادشاهان کیاندخت : شاهدخت ، دختر شاه کیانوش : بسیار شیرین ، نام یکی از دو برادر فریدون در شاهنامه کیاوش : بزرگوار - نام پدر کیقباد کیخسرو : پادشاه نیکنام ، نام پسر سیاوش و سومین پادشاه کیانیان کیقباد : پادشاه محبوب - پدر کیکاوس و سر سلسله کیانیان کیکاووس : سیاه چرده ، سبزه ، نام پسر کیقباد و پدر کیاوش کیوان : سیاره زحل و دومین سیاره منظومه شمسی پس از مشتری است . کیوان دخت : دختر سیاره کیوان کیومرث : نخستین انسان ، و به گفته شاهنامه نخستین پادشاه کیهان : جهان و گیتی کیاندخت : دختر گیتی کیهانه : جهان کوچک گرد آفرید : پهلوان زاده شده گردان : پهلوانان ، یلان گرشا : به ر وایت شاهنامه همان کیومرث اولین پادشاه است گرشاسب : صاحب اسب لاغر ، پهلوان ایرانی و جد رستم گرشین : شعله آبی ، نامی کردی برای دختران گرگین : منسوب به گرگ ، پسر میلاد از پهلوانان زمان کیخسرو گزل : زیبا ، نامی ترکمنی است گشتاسب : صاحب اسب رمنده ، پدر داریوش هخامنشی گشسب : دارنده اسب نر گشسب بانو : دختر رستم و زن گیو گل : گیاهان رنگی کوچک که دستمایه شاعرانند گل آذین : حالت قرار گرفتن گلها روی شاخه ها گل آرا : آراینده گل گلاره : تخم چشم ، نامی کردی گل افروز : فروزنده گل گلاله : دسته گل گل اندام : آنکه اندامش مانند گل است گلاویز : گیاهی برای زینت گل گلباد : داری بوی گل گلبار : پرگل ، گل افشان گلبام : گلبانگ گلبان : نگهدارنده گل گلبانو : بانوی چون گل گلبرگ : هر یک از برگهای یک گل ، مثل برگ گل گلبو : معطر ، خوشبو گلبهار : مثل گل بهاری گلبیز : گل افشان گلپاره : تکه گل ، پاره ای از گل گلپر : برگ گل ، پر گل گلپری : پری همچون گل گلپوش : پرازگل ، پوشیده از گل گل پونه : کسی که چهره اش به لطافت گل است گلچین : باغبان ، عاشق گل ، کسی که گل می چیند . گلدخت : دختر گل گلدیس : به رنگ گل ، مانند گل گلربا : رباینده گل گلرخ : بسیار زیبا همچون گل گلرنگ : به رنگ گل ، شرابی رنگ گلرو : زیبا و سرخ رو گلشن : گلزار و گلستان گلریز : ریزنده گل گلزاد : زائیده گل گلزار : گلستان ، جای پرگل گلسا : مثل گل گلشید : درخشان چون گل گلنار : گل انار ، شکوفه انار گلناز : کسی که ناز و غمزه اش مثل گل است گلنسا : گل بانو ، خانم گل گلنواز : نوازش شده گل گلنوش : شیرین مثل گل گلی : مانند گل ، قرمز رنگ گودرز : از پهلوانان عهد کاوس وکیخسرو و یکی از پادشاهان معروف اشکانی گوماتو : انقلابی زمان مادها که برای براندازی مادها و هخامنشیان قیام کرد گهر چهر : آنکه چهره اش همچون گوهر است گوهر ناز : کسی که همچون گوهر نازش گرانبهاست گیتی : دنیا ، جهان ، عالم گیسو : موی بلند زنان گیلدا : طلا گیو : پهلوان نامی شاهنامه و پدر بیژن لادن : گلی به رنگهای زرد و نارنجی لاله : گلی که رنگهای گوناگون دارد و معروفترین آن لاله سرخ و صحرائی است لاله رخ : کسی که روی همچون لاله دارد لاله دخت : دختر لاله لبخند : تبسم لقاء : چهره ، سیما لومانا : نام محلی در کردستان ، نامی کردی برای دختران لهراسب : دارای اسب تندرو ، از پادشاهای کیانی و پدر گشتاسب مارال : آهو ، نامی ترکی ماری : کبک ماده ، نامی کردی مازیار : اورا مزدایار - پسر قارون فرمانروای طبرستان ماکان : نام پسر یکی از سران دیالمه مامک : مادر کوچک و مهربان مانا : نام خداوند بزرگ و نام یکی از دولتهای ماد ، نامی کردی ماندانا : دختر آژدهاک و مادر کورش هخامنشی مانوش : کوهی که منوچهردربالای آن متولد شده است مانی : پیامبر ایرانی در زمان شاپور ساسانی مانیا : خسته شده ، نامی کردی ماهان : منسوب به ماه ماهاندخت : دختر ماهان ماه برزین : یکی از بزرگان دولت ساسانیان ماه جهان : زیبای جهان ماهچهر : زیبا رو ، قشنگ ماهدخت : دختر ماه ماهور : تابناک - نامی کردی ماهرخ : آنکه صورتی چون ماه زیبا دارد ماهزاد : زاده ماه مردآویز: جنگنده و دلاور مرداس : مرد آسمانی - نام پدر ضحاک که مرد نیکی بود و بدست پسرش کشته شد مرزبان : مرزدار - مرزبان بن رستم نویسنده کتاب مرزبان نامه مرمر : ازسنگهای آهکی که صیقلی و جلا پذیر است ، سنگ مرمر مزدک : خردمند کوچک - مردی که در زمان ساسانیان ادعای پیغمبری کرد اما کشته شد مژده : نوید ، بشارت مژگان : مژه ها مستان : شادان ، شادمان مستانه : خوشحال ، مانند مست مشکاندخت : دختر خوشبو مشکناز : مشک ناز دار مشکین دخت : دختر مشک آلود و معطر منیژه : پاک و سفید روی - نام دختر افراسیاب منوچهر : کسی که چهره بهشتی دارد - از پادشاهان پیشدادی مهبانو : بانوی بزرگ ، بانوی همچون ماه مهبد : یکی از وزیران انوشیروان ساسانی مه داد : از فرماندهان نظامی پارسیان ویکی از نامهای دوران هخامنشی مهتاب : ماه تابان ، ماه تابناک مهدیس : ماهرو ، زیبا ، خوشگل مه جبین : انکه پیشانیش مانند ماه درخشان است مه دخت : ماه دخت ، دختر ماه مهر آذر : یکی از موبدان پارس در زمان انوشیروان - خورشید آذر مهر آرا : آرایش دهنده مهر مهر آسا : همچون خورشید زیبا روی مهر آفاق : خورشید افقها مهر افرین : عشق آفرین ، آفریننده عشق مهرآب : کسی که فروغ خورشید دارد - نام جد مادری رستم مهرداد : بخشنده ماه مهر افزون : بالا برنده عشق و محبت مهرام : رام شده ماه مهران : منسوب به مهر است و یکی از خاندانهای عصر ساسانی مهراندخت : دختر مهر و محبت مهراندیش : دارای اندیشه با مهر و محبت مهرانفر : شکوه مهرانگیز : ایجاد کننده مهر و محبت و عشق مهرپویا : پوینده مهر مهرداد : داده خورشید- خورشید عدالت - نام چند تن از پادشاهان اشکانی - خزانه دار بزرگ کوروش بزرگ مهر دخت : دختر آفتاب مهرزاده : زاده خورشید ، زیبا روی مهرناز : ناز خورشید مهرنوش : خورشید جاویدان - یکی از پسران اسفندیار که بدست فرامرز کشته شد مهرنکار : آرایش دهنده خورشید ، مهر آرا- نام یزدگرد مهرنیا : ازنژاد مهر مهروز : آنکه روزی چون خورشید دارد مهری : منسوب به مهر ، منسوب به خورشید مهریار : دوست خورشید مهسا : مانند ماه زیبا روی مهستی : ماه هستی ، ماه روزگار ، گرانبهاترین مه سیما: آنکه صورتی چون ماه دارد مهشاد : ماه شادمان مهشید : پرتوماه مهنام : آنکه نامش چون ماه است مهناز : نازماه مهنوش : ماه همیشگی مهوش : مانند ماه مهیار : یار ماه ، نام پسر داریوش سوم هخامنشی مهین : ماه زیبا رو مهین دخت : دختر بزرگ میترا : دوستی و محبت و مهر میخک : گلی زیبا به رنگهای قرمز، سفید ، صورتی وزرد مینا : گلی کوچک و زینتی ، گردنبند مینا دخت : دختر مینا مینو : بهشت ، جنت مینودخت : دختر بهشت ، دختر پاک مینو فر : دارای شکوه بهشتی نادر : کمیاب ، بی همتا - نادر شاه افشار سر سلسله افشاریه درایران ناز آفرین : معشوقی که ناز فراوان می کند نازبانو : بانوی ناز دار نازپرور : پرورش یافته در ناز نازچهر : کشی که چهره ناز دارد نازفر : دارای شکوه نازلی : پرناز و غمزه - نامی ترکی برای دختران نازی : با ناز ، اهل ناز نازیدخت : دختر ناز نامور : مشهور ، ارزنده ناهید : پاک و بی آلایش - نام مادر اسفندیار ندا : آواز ، بانگ ، فریاد نرسی : فرشته وحی در اوستا - نام پسر شاپور نوه اردشیر بابکان نرگس : گلی خوشبو و زیبا نرمک : زیبا و لطیف - نامی کردی برای دختران نرمین : لطیف و ملایم نریمان : پهلوان ، دلیر - نام پدر سام نسترن : گلی سفید و زیبا از گونه های نرگس نسرین : گلی سفید و پر برگ نسرین دخت : دختر نسرین نسرین نوش : نام همسر بهرام گور نکیسا : نوازنده و خواننده دربار خسرو پرویز ساسانی نگار: نقش ، بت ، صنم نگاره : شکل دارای نقش و نگار نگارین : نقاشی شده نگین : گوهر قیمتی نوا : ناله ، آواز نوش ( انوش ) : زندگی جاوید نوش آذر : آتش جاویدان - از آتشکده های عصر ساسانی نوش آور : چیزی که زندگی و حیات می آورد نوشا : نوشنده ، آشامنده نوش آفرین : افریننده شادی و شیرینی نوشدخت : دختر شاد نوشروان ( انوشیروان ) : جاویدان ، اولین خسرو ساسانی نوشفر : شکوه جاوید نوشناز : دارای ناز و ادای شیرین نوشین : گوارا و شیرین نوید : مژده و بشارت نوین : تازه ، جدید نوین دخت : دختر تازه به دنیا آمده نیش ا : خال و نشانه - نامی کردی برای دختران نیک بین : خوش بین نیک پی : پاک نژاد نیک چهر : خوشگل و زیبا نیک خواه : شخص خیر خواه و خیراندیش نیکداد : بخشنده نیکی نیکدخت : دختر پاک و نیکو نیکدل : دل پاک نیکزاد : زاده نیکی و پاکی نیلوفر : گل پیچک و زینتی به رنگهای سفید و سرخ وآبی نیما : لقب علی اسفندیاری پدرشعر نو درایران ، نیما یوشیج وامق : دوست دارنده ، عاشق - عاشق عذرا ورجاوند : ارجمند - به اعتقاد زردشتیان کسی که درآخر زمان ایران را آباد می کند وریا : پیدار، آگاه - نامی کردی برای پسران وشمگیر : شکارچی بلدرچین - نام نام پسر وردانشاه از مولوک دیالمه وهرز : نام مرزبان کشور یمن درعهد انوشیروان وهسودان : نیک آسوده و آرام - عنوان یکی از سلاطین آذربایجان ویدا : آموزنده و تعلیم دهنده ویس : نام معشوق رامین در داستان ویس و رامین ویشتاسب : صاحب اسبان فراوان ویگن : از اسمهای ارمنی ایرانی به معنی جهش و پرش هژیر : خوب چهره ، نام یکی از پسران گودرز که بدست سهراب کشته شد هخامنش : دوستار اندیشه - نام جد کورش کبیر هربد( هیربد ) : حاکم آتشکده ، موبد موبدان هرمز : اهورمزدا ، خدای بزرگ ایرانیان - نام پسر بهمن و نام پسر انوشروان همایون : مبارک ، خجسته - نام تنی چند از پادشاهان هندوستان هما : فرخنده ، مبارک ، مرغ سعادت - نام دختر گشتاسب و خواهر اسفندیار همادخت : دختر مبارک و فرخنده بخت همدم : رفیق و مونس و همزبان همراز : محرم اسرار همراه : دوست و یار موافق هنگامه : غوغا ، شلوغی ، دادوفریاد هوتن : خوش اندام ، نام یکی از متحدان داریوش درحمله به مغان هور : خورشید ، آفتاب هورتاش : همچون خورشید هورچهر : تابان روی ، زیبا هورداد : فرستاده و داده خورشید هوردخت : دختر خورشید هورزاد : زاده خورشید هورمند : شبیه خورشید هوروش : خورشید مانند ، مثل خورشید هوشنگ : هوش و درایت - نام یکی از سلاطین پیشدادی و فرزند سیامک هوشیار : با هوش و آگاه هومان : نیک اندیش ، نام یکی از سرداران افراسیاب و نیز نام برادر پیران ویسه هومن : نیک منش هونام : خوشنام ، نیکنام هویدا : آشکار و نمایان هیتاسب : صاحب اسب بسته شده هیرمند : یکی از القاب گستاسب ، آتش پرست هیما : اشاره ، نامی کردی برای دختران هیوا : امید وآرزو - نامی کردی برای دختران و پسران یادگار : آنچه از انسان بجای ماند - پسر پادشاه گرجستان یاسمن ( یاسمین ) : گل زیبائی به رنگ سفید و زرد و کبود یاشار : عمر کننده ، نامی ترکی برای پسران یاور : کمک و همدست و یار یزدان : خداوند ، آفریدگار هستی یگانه : بی نظیر ، بی مانند یوشیتا : پهلوانی از خاندان (( فریان )) نامی اوستائ نویسنده:مهدی پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, :: 12:24 :: نويسنده : مهدی
تست هوش از غضنفر
تست هوش غضنفر
تست هوش از غضنفر ...فرق بلال و خيار چيست؟
شباهت بلال و خيار چيست؟ هيچكدامشان در «تايتانيك» بازي نكردند
چرا روي آدرس اينترنت به جاي يك دبيليو، سه تا دبيليو ميگذارند؟ چون كار از محكمكاري عيب نميكنه
براي قطع جريان برق چه بايد كرد؟ بايد قبض آن را پرداخت نكرد
آخرين دنداني كه در دهان ديده ميشود چه نام دارد؟ دندان مصنوعي
چطور ميشود چهارنفر زير يك چتر بهايستند و خيس نشوند؟ وقتي هوا آفتابي باشد اين كار را انجام دهند
چرا لكلك موقع خواب يك پايش را بالا ميگيرد؟ چون اگر هر دو را بالا بگيرد، ميافتد
چرا دو دوتا ميشود پنج تا؟ چون علم پيشرفت كرده
اختراعی که برای جبران اشتباهات بشر درست شده چيست؟ طلاق
چه طوري زير دريايی رو غرق ميکنن؟ يه غواص ميره در میزنه
خط وسط قرص براي چيه؟ براي اينكه اگه با آب نرفت پايين با پيچگوشتي بره
اگه يه نقطه آبي روي ديوار ديديد كه حركت ميكند چيست؟ مورچهاي است كه شلوار لي پوشيده پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, :: 12:6 :: نويسنده : مهدی
تست شخصیت شناسی با انگشتان
با استفاده از عکس و انتخاب انگشت شخصیت خود را بشناسید.آیا تا به حال بطور دقیق به انگشتان دستان خود نگاه کرده اید؟ تا به حال فکر کرده اید که به کدامیک علاقه بیشتری نسبت به بقیه دارید؟ با دقت نگاه کنید، سپس توضیح مربوط به آن را بخوانید.
انگشت شماره ۱
این انگشت نماد مسایل مادی و ثروت است و کسانی که این انگشت را انتخاب میکنند، اقتصاد دانان خوبی هستند و معمولا از نظر مالی در وضعیت خوبی قرار دارند.
انگشت شماره ۲
این انگشت نماد کار میباشد و اشخاصی که به این انگشت اهمیت بیشتری میدهند انسانهای کاری هستند و بطور کلی وجدان کاری خوبی دارند و موفقیت زیادی در کارها دارند.
انگشت شماره ۳
این انگشت میزان اهمیت به خود فرد را نشان میدهد، افرادی که این انگشت را انتخاب میکنند، در مورد همه چیز اول به خود اهمیت داده و تا حدودی خودپرست و خودخواه هستند.
انگشت شماره ۴
این انگشت نماد محبت و عشق است و کسانی که این انگشت را انتخاب میکنند، انسانهای احساساتی و عاطفی هستند و همواره به دنبال محبت و خوشحال کردن دیگران هستند.
انگشت شماره ۵
این انگشت نماد خانواده و فرزند هست و کسانی که به این انگشت علاقمند هستند، افرادی هستند که به خانواده پایبند بوده و به زندگی مشترک و بطور کلی روابط بین افراد اهمیت می دهند. پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, :: 12:3 :: نويسنده : مهدی
متخصصان معتقدند رژیم غذایی مناسب جهت کاهش اضافه وزن باید شامل ۳۰ درصد درمان و ۷۰ درصد پیشگیری باشد. کاهش وزن تنها با یک برنامه غذایی خاص قابل درمان نیست بلکه روشهای مختلف رژیم درمانی در رفع این عارضه ارائه میشود که مناسبترین آنها رژیم غذایی است که از همه گروههای غذایی به صورت محدود استفاده شود.
چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 23:8 :: نويسنده : مهدی
ویلون:
چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 23:12 :: نويسنده : مهدی
سگ: 11 تا 19 دی 12 تا 14 فروردین 25 تا 30 خرداد 19 تا 24 تیر 6 تا 8 مهر 10 تا 25 آذر
موش: 20 دی تا 4 بهمن 25 اسفند تا 3 فروردین 26 فروردین تا 6 اردیبهشت 11 تا 13 خرداد 10 تا 18 تیر 25 مرداد تا 3 شهریور
شیر: 5 تا 11 بهمن 22 تا 24 اسفند 1 تا 10 خرداد 10 تا 25 آبان
گربه: 12 تا 16 بهمن 4 تا 11 فروردین 4 تا 9 تیر 5 تا 9 مرداد 24 شهریورتا 5 مهر 26 آبان تا 9 آذر
کبوتر: 17 تا 25 بهمن 24 تا 31 اردیبهشت 25 تیر تا 4 مرداد 10 تا 23 شهریور 5 تا 10 دی
لاک پشت: 26 بهمن تا 2 اسفند 7 تا 10 اردیبهشت 14 تا 24 خرداد 4 تا 9 شهریور 24 مهر تا 5 آبان
پلنگ: 3 تا 9 اسفند 15 تا 25 فروردین 6 تا 9 آبان
میمون: 10 تا 21 اسفند 11 تا 23 اردیبهشت 31 خرداد تا 3 تیر 10 تا 24 مرداد 9 تا 23 مهر 26 آذر تا 4 دی 10 تا 14خرداد
سگ: وفادار و خواستنی. هرگز نمی توان در وفاداریتان شک کرد. در کارتان صداقت و خلوص نیت به چشم می خورد. بسیار ساده دل وبی شیله پیله. اهل جرو بحث کردن نیستید. متواضع، خاکی و واقع بین هستید. به همین دلیل است که دوستانتان دل بسته ی شما می شوند. در انتخاب پوشاک وسواس و سلیقه ی خاصی دارید. اگر لباسهایتان مطابق مد روز نباشد، مسلماً ناراحت می شوید. محبوب، پرطرفدار، خوش برخورد و باگذشت هستید. دوستانی بسیار خوب وقابل احترام دارید، دوستانی که هر کدام شخصیت برجسته ای دارند.
موش: تاحدی شیطان، ناقلا و بازیگوش. برق بازیگوشی در چشمانتان همان عاملی ست که موجب گیرایی و جذابیت بالای شما در نزد اطرافیان و دوستان می شود. بسیار شوخ طبع و بامزه هستید. پس تعجبی ندارد که مردم خواهان همکاری شما بوده و چشم انتظار حضورتان در تمام فعالیتهای گروهی می شوند. از سوی دیگر حساس و دل نازک هستید که این یکی از نقاط ضعفتان است. مردم مجبورند هنگام حرف زدن با شما، درانتخاب کلمات بسیار دقیق و سنجیده عمل کنند. خدا به دادکسی برسد که هنگام روبرو شدن با شما با کلمات بازی کند!
شیر: درست برخلاف اسم شیر، عاشق صلح و آرامش هستید. ترجیح می دهید از موقعیتهایی که نیاز به جنگ و جدال در آن حس می شود، پرهیزکنید. از بودن در هوای آزاد لذت می برید و از نشستن طولانی مدت دریک جا بیزارید. رهبر به دنیا آمده اید و این استعداد را دارید که چگونه دیگران را به کار کردن وادار کنید. دوست دارید که دوستتان بدارند. هنگامی که می بینید توجه کسی به سوی شما جلب شده است، خود را به تمامی وقف او می کنید! بسیار صفت پسندیده ای است... اما به شما اخطار می کنم: برخی میتوانند با سود جستن از این ویژگی اخلاقی، بیش از حد تملق شما را بگویند و کارشان را پیش ببرند. بنابراین مراقب باشید.
گربه: بسیار دوست داشتنی و تحسین برانگیز. گاهی اوقات خجالتی اما زیرک و سریع الانتقال. گهگاه سکوت را ترجیح می دهید. دوست دارید به همه ی مسایل پی ببرید و از هر ماجرایی سر در بیاورید. در شرایط عادی خونسرد و خوددار هستید. اما وقتی پای استدلال به میان می آید به آتشفشانی آماده فوران شبیه می شوید. بشدت طرفدار مد هستید. ولی بطور کلی با هر تیپ آدمی نشست و برخاست می کنید. اما دوست ندارید که باغریبه ها زیاد حرف بزنید. مردم درکنار شما راحت هستند و در انتخاب دوستانتان دقت می کنید.
لاک پشت: پاک سرشت و نیکو خصال. حدیث مهربانی شما همیشه نقل مجلس است. شما نیز دوستدار صلح و آرامش هستید. هیچ وقت دوست ندارید مقابله به مثل کنید حتی باکسی که خلافکار است. از این رو همه، دوستتان دارند. دلتان نمی خواهد غیبت دیگران را بکنید. مردم عاشق طرز برخورد و رفتار شما با اطرافیانتان هستند. همیشه می توانید عشق بورزید. از همه بهتر اینکه انتظار ندارید کسی این عشق شما را پاسخ بگوید. بسیار بلند نظر و دست ودلباز هستید. اینکه به هر چیز از سمت و سوی واقعی آن نگاه می کنید، بهترین تاثیر را روی طرف مقابلتان می گذارید.
کبوتر: شما سمبلی از رویکرد هر چه پیش آید خوش آید هستید. اطرافتان هر اتفاقی بیفتد، خوشایند یا ناخوشایند به حالتان فرقی نمی کند. در حقیقت هر جامی روید شادی را می پراکنید. راهبری جمع دوستان همواره بعهده شماست و به وقت نیاز در تسلی بخشیدن به افراد مهارت بالایی دارید. از ریاکاری بیزارید و از افراد ریا کار دوری می کنید، آنها جایی در زندگیتان ندارند. در کارتان بسیار منظم و اهل حساب و کتاب هستید. بنابر این هیچ وقت با انباشتگی و به تعویق افتادن کار مواجه نمی شوید. ولی آگاه باشید: خیلی زود در دام عشق گرفتار می شوید.
پلنگ: شما فردی مرموز هستید. می توانید به راحتی فشارهای زندگی را تحمل کنید و در رویارویی با هر ناملایمتی عنان اختیار از کف نمی دهید و صبر پیشه می کنید. بیشتر اوقات می توانید جدی و مصمم باشید و عاشق شایع پراکنی به همراهی دوستانتان هستید. بسیار مبادی آداب و آراسته. دلتان می خواهد هر موقعیت و هرچیزی به همان شکلی که خودتان دوست دارید، برایتان فراهم شود، که البته گاهی اوقات این کارشدنی نیست. در نتیجه ممکن است در برخی روابط انسانی شکست بخورید. اما ازسوی دیگر دوست دارید هر زمان دیگران نیازمند حضورتان هستند در کنارشان بوده آنها را در حل مشکلاتشان یاری کنید و درسختی ها دوشادوش هم گام بردارید.
میمون: بسیار کم حوصله و عصبی دلتان می خواهد هر کاری با سرعت هر چه تمامتر انجام شود. اساساً فردی بی شیله پیله بوده و عاشق این هستید که کانون توجه قراربگیرید. از این رهگذر، منحصر به فرد و بی مانند هستید. چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 23:8 :: نويسنده : مهدی
ندگی نامه حمیرا
پروانه امیرافشاری در 1323در تهران به دنیا آمد. وی از خانواده بانفوذ و سرشناس امیرافشاری که اصالتی آذری دارند میباشد. پدر ایشان مالک ۱۵۰ شهر و روستا در منطقه شرق ایران و توابع طالقان بودند. از همان کودکی حمیرا خانه آنها به افتخار افراد بانفوذ حکومتی شاهد مراسم بزرگ با حضور هنرمندان نامی آن زمان مثل قمرالملوک وزیری روح انگیز بنان ملوک ضرابی و ... بود که همین انگیزه اولیه دختر خانواده برای رو آوری به آواز شد . حمیرا به دور از چشم پدر و با تشویق همسر روشن فکر و تازه از آلمان بازگشته خودبا نام نویسی در تست صدا در شورای رادیو آن زمان حیرت و تحسین اعضا شورا را سبب شد و پس از آن تحت تعلیم استاد علی تجویدی و بانو ملوک ضرابی قرار گرفت. در سن 20 سالگی به یک خواننده تمام عیار تبدیل شد. در همان سن آوازی را در دستگاه سه گاه با آهنگسازی علی تجویدی و شعری از بیژن ترقی به نام صبرم عطا کن را اجرا کردند که در کتاب ترانههای ماندگار این اثر به ثبت رسیده است .وی به علت مخالفت پدر با نام مستعار حمیرا فعالیت حود را آغاز کرد اما پدر وی صدای دختر خود را میشناسد و اینکه آوازه خوان بودن دختر خود را دور از شان خانوادگی خود می بیند همه صفحات موجود در بازار تهران را خریداری کرده و در خانه خود انبار می کند و طلاق دختر خود را از همسرش میگیرد و به مدت یک سال دختر خود در خانه زندانی میکند. بعد یک سال در طی یک سفر اروپایی که برای جناب امیرافشاری پیش میآید حمیرا که از حمایت مادر خود برخوردار بود به کار خود ادامه میدهد(توضیح : دومین اثر مشترک حمیرا ، تجویدی و ترقی ترانه ایست به نام " سرگردان" در گوشه ی موالیان ازگوشه های مهجور دستگاه همایون . پشیمانم بعدا ساخته شد که به دلیل مدولاسیون زیبایی که از همایون به سه گاه تغییر مقام می دهد و باز میگردد باعث تحول عظیمی در موسیقی سنتی ایرانی میشود. منبع مطالب داخل پرانتز : سخنان زنده یاد استاد تجویدی) پدر وی با آگاهی از اثر جدید دختر خود وی را از خانه طرد و از ارث محروم میکند. بعد از آن وی مدتی را در خانه پسرعمویش که همسر وی هما میرافشار ترانه سرای معروف بود به سر برد تا آنکه با استاد پرویز یاحقی ازدواج میکند. صدای ایشان قابلیت سوبرآنو از ابتدا تا اوج را دارد که از کمیابترین نوع صداها میباشد .ایشان مدت شش یا هفت سال همسر آهنگساز به نام ایرانی پرویز یاحقی بودند که در این دوره زناشویی آثار ماندگاری با شعرهایی ار بیژن ترقی و آهنگ های از یاحقی همچون مرانفریبی هدیه عشق بهار نورسیده مراتنها نگذاری پنجرهای به باغ گل و ... اجرا کرده است. وی بعد از انقلاب چند ماه در زندان به سر برد و با پرداخت مالیاتی معادل سی هزار دلار آزاد شد همسر سوم وی که تا جر کراوات بود بعد از انقلاب عملا بيکار شد و بيمهری وی به حميرا روز به روز بيشتر شد. حميرا تا اواسط سال شصت خورشیدی در ایران ماند و بعد از گذراندن مزاحمت های فراوان در تهران به يکی از شهرهای شمالی نقل مکان کرد ولی نتاسفانه باز از طرف عناصر تندرو مورد اذيت و آزار قرار می گرفت لذا به ناچار بی آنکه مورد حمايت همسرش باشد به تنهایی و بصورت ناشناس با گريم در قالب يک پيرزن زشت رو با دختر دو ساله اش به نام هنگامه از مرز پاکستان از ایران خارج شد و از آنجا به اسپانیا و بعد از آن به کاستاریکا در امریکای مرکزی رفت. وی در کاستاریکا دچار افسردگی شدید شد. به صورتی که مدت یک سال تحت درمان روان پزشک بود. شوهر وی در این میان بدون توجه به همسر و فرزندش مستقيما به امریکا مهاجرت کرد .حمیرا با کمک همسر پسر عمویش هما میرافشار به ایالت کالیفرنیا مهاجرت و با حمايت احمد مسعود کار هنری خود را از سر گرفت .و در سال هفتاد و هشت خورشیدی به تومور مغزی دچار شد که به صورت معجزه آسایی از اتاق عمل نجات یافت .وی همینک در شهر لوس آنجلس زندگی میکند. نوع صدا و سبک موسیقایی صدای ایشان دارای قابلیت سوپرانو را دارد که از نوع کمیاب ترین صداها می باشد. با تکیه بر نظر اساتید اهل فن حمیرا از محدود هنرمندانی ست که یک شبه ره صد ساله را پیموده است و با ارائه یک اثر با نام صبرم عطا کن تمامی هنرمندان شهرت یافته پیش از خود همچون عصمت باقرپور مشهور به دلکش و اشرف السادات مرتضوی مشهور به مرضیه و خاطره پروانه و هنگامه اخوان و پریسا را در سایه قرار داده و سبک نوی در موسیقی سنتی ایران که بعدها توسط اساتید موسیقی اصیل به نام حمیرایسم مشهور شد را در موسیقی کلاسیک رو به افول دهه چهل خورشیدی پایه گذاری کندو طراوت و تازگی خاصی به موسیقی سنتی ایران ببخشدو مهمتر از آن توانسته اند در طول چهل سال فعالیت هنری همیشه در اوج بمانند و جز چند سوپراستار مطرح موسیقی ایران باشند . آهنگسازان برخی از آهنگسازان نامی که با وی همکاری نموده اند عبارتاند از: استاد علی تجویدی - استاد پرویز یاحقی - استاد اسدالله ملک - استاد کامل علی پور - استاد محمد حیدری - استاد محمدجلیل عندلیبی - حسن شماعی زاده - بابک رادمنش - کاظم رزازان - صادق نوجوکی - استاد فضل الله توکل - استاد انوشیروان روحانی. ترانه سرایان و شاعران آثار حافظ - مولوی - بابا طاهر عریان - استاد رهی معیری - استاد بیژن ترقی - هما میرافشار - لیلا کسری مشهور به هدیه - جلیلی بیدار - عماد خراسانی - کمال خجند - گلچین معانی - معینی کرمانشاهی لیست آثارکلاسیک ماندگار (استاد تجویدی : صبرم عطا کن ، سرگردان ، پشیمانم ، بادلم مهربان شو، دنبال دل ، دیگر چه خواهی، شهنشاها، وقتی که عشق میاد، بازم آفتابی میشه ، دور از دیار ) به یاد روح انگیز . بگو چه بگویم . . مرانفریبی . هدیه عشق - بهار نورسیده بهار عشق من - محبت - ساز خاموش - دل خونه - محمد - درویشان - از دست عشق- بی وفایی - الهی بمیری --به خاطر تو - آهنگ محبت - می عاشقانه - گلهای تازه شماره 145 با هم خوانی استاد محمودی خوانساری. و... لیست آثار ماندگار پاپ دریا کنار - پیرت بسوزه عاشقی - سرگردان - ده بهار - بی قرار - شمال - کوچ - امید - اینه دنیا - عالم عشق -هم زبونم باش - مسافر غریبه - ای دادبیداد - چوبکاری -در جستجو -
روانه امیرافشاری در 1323در تهران به دنیا آمد. وی از خانواده بانفوذ و سرشناس امیرافشاری که اصالتی آذری دارند میباشد. پدر ایشان مالک ۱۵۰ شهر و روستا در منطقه شرق ایران و توابع طالقان بودند. از همان کودکی حمیرا خانه آنها به افتخار افراد بانفوذ حکومتی شاهد مراسم بزرگ با حضور هنرمندان نامی آن زمان مثل قمرالملوک وزیری روح انگیز بنان ملوک ضرابی و ... بود که همین انگیزه اولیه دختر خانواده برای رو آوری به آواز شد . حمیرا به دور از چشم پدر و با تشویق همسر روشن فکر و تازه از آلمان بازگشته خودبا نام نویسی در تست صدا در شورای رادیو آن زمان حیرت و تحسین اعضا شورا را سبب شد و پس از آن تحت تعلیم استاد علی تجویدی و بانو ملوک ضرابی قرار گرفت. در سن 20 سالگی به یک خواننده تمام عیار تبدیل شد. در همان سن آوازی را در دستگاه سه گاه با آهنگسازی علی تجویدی و شعری از بیژن ترقی به نام صبرم عطا کن را اجرا کردند که در کتاب ترانههای ماندگار این اثر به ثبت رسیده است .وی به علت مخالفت پدر با نام مستعار حمیرا فعالیت حود را آغاز کرد اما پدر وی صدای دختر خود را میشناسد و اینکه آوازه خوان بودن دختر خود را دور از شان خانوادگی خود می بیند همه صفحات موجود در بازار تهران را خریداری کرده و در خانه خود انبار می کند و طلاق دختر خود را از همسرش میگیرد و به مدت یک سال دختر خود در خانه زندانی میکند. بعد یک سال در طی یک سفر اروپایی که برای جناب امیرافشاری پیش میآید حمیرا که از حمایت مادر خود برخوردار بود به کار خود ادامه میدهد(توضیح : دومین اثر مشترک حمیرا ، تجویدی و ترقی ترانه ایست به نام " سرگردان" در گوشه ی موالیان ازگوشه های مهجور دستگاه همایون . پشیمانم بعدا ساخته شد که به دلیل مدولاسیون زیبایی که از همایون به سه گاه تغییر مقام می دهد و باز میگردد باعث تحول عظیمی در موسیقی سنتی ایرانی میشود. منبع مطالب داخل پرانتز : سخنان زنده یاد استاد تجویدی) پدر وی با آگاهی از اثر جدید دختر خود وی را از خانه طرد و از ارث محروم میکند. بعد از آن وی مدتی را در خانه پسرعمویش که همسر وی هما میرافشار ترانه سرای معروف بود به سر برد تا آنکه با استاد پرویز یاحقی ازدواج میکند. صدای ایشان قابلیت سوبرآنو از ابتدا تا اوج را دارد که از کمیابترین نوع صداها میباشد .ایشان مدت شش یا هفت سال همسر آهنگساز به نام ایرانی پرویز یاحقی بودند که در این دوره زناشویی آثار ماندگاری با شعرهایی ار بیژن ترقی و آهنگ های از یاحقی همچون مرانفریبی هدیه عشق بهار نورسیده مراتنها نگذاری پنجرهای به باغ گل و ... اجرا کرده است. وی بعد از انقلاب چند ماه در زندان به سر برد و با پرداخت مالیاتی معادل سی هزار دلار آزاد شد همسر سوم وی که تا جر کراوات بود بعد از انقلاب عملا بيکار شد و بيمهری وی به حميرا روز به روز بيشتر شد. حميرا تا اواسط سال شصت خورشیدی در ایران ماند و بعد از گذراندن مزاحمت های فراوان در تهران به يکی از شهرهای شمالی نقل مکان کرد ولی نتاسفانه باز از طرف عناصر تندرو مورد اذيت و آزار قرار می گرفت لذا به ناچار بی آنکه مورد حمايت همسرش باشد به تنهایی و بصورت ناشناس با گريم در قالب يک پيرزن زشت رو با دختر دو ساله اش به نام هنگامه از مرز پاکستان از ایران خارج شد و از آنجا به اسپانیا و بعد از آن به کاستاریکا در امریکای مرکزی رفت. وی در کاستاریکا دچار افسردگی شدید شد. به صورتی که مدت یک سال تحت درمان روان پزشک بود. شوهر وی در این میان بدون توجه به همسر و فرزندش مستقيما به امریکا مهاجرت کرد .حمیرا با کمک همسر پسر عمویش هما میرافشار به ایالت کالیفرنیا مهاجرت و با حمايت احمد مسعود کار هنری خود را از سر گرفت .و در سال هفتاد و هشت خورشیدی به تومور مغزی دچار شد که به صورت معجزه آسایی از اتاق عمل نجات یافت .وی همینک در شهر لوس آنجلس زندگی میکند. نوع صدا و سبک موسیقایی صدای ایشان دارای قابلیت سوپرانو را دارد که از نوع کمیاب ترین صداها می باشد. با تکیه بر نظر اساتید اهل فن حمیرا از محدود هنرمندانی ست که یک شبه ره صد ساله را پیموده است و با ارائه یک اثر با نام صبرم عطا کن تمامی هنرمندان شهرت یافته پیش از خود همچون عصمت باقرپور مشهور به دلکش و اشرف السادات مرتضوی مشهور به مرضیه و خاطره پروانه و هنگامه اخوان و پریسا را در سایه قرار داده و سبک نوی در موسیقی سنتی ایران که بعدها توسط اساتید موسیقی اصیل به نام حمیرایسم مشهور شد را در موسیقی کلاسیک رو به افول دهه چهل خورشیدی پایه گذاری کندو طراوت و تازگی خاصی به موسیقی سنتی ایران ببخشدو مهمتر از آن توانسته اند در طول چهل سال فعالیت هنری همیشه در اوج بمانند و جز چند سوپراستار مطرح موسیقی ایران باشند . آهنگسازان برخی از آهنگسازان نامی که با وی همکاری نموده اند عبارتاند از: استاد علی تجویدی - استاد پرویز یاحقی - استاد اسدالله ملک - استاد کامل علی پور - استاد محمد حیدری - استاد محمدجلیل عندلیبی - حسن شماعی زاده - بابک رادمنش - کاظم رزازان - صادق نوجوکی - استاد فضل الله توکل - استاد انوشیروان روحانی. ترانه سرایان و شاعران آثار حافظ - مولوی - بابا طاهر عریان - استاد رهی معیری - استاد بیژن ترقی - هما میرافشار - لیلا کسری مشهور به هدیه - جلیلی بیدار - عماد خراسانی - کمال خجند - گلچین معانی - معینی کرمانشاهی لیست آثارکلاسیک ماندگار (استاد تجویدی : صبرم عطا کن ، سرگردان ، پشیمانم ، بادلم مهربان شو، دنبال دل ، دیگر چه خواهی، شهنشاها، وقتی که عشق میاد، بازم آفتابی میشه ، دور از دیار ) به یاد روح انگیز . بگو چه بگویم . . مرانفریبی . هدیه عشق - بهار نورسیده بهار عشق من - محبت - ساز خاموش - دل خونه - محمد - درویشان - از دست عشق- بی وفایی - الهی بمیری --به خاطر تو - آهنگ محبت - می عاشقانه - گلهای تازه شماره 145 با هم خوانی استاد محمودی خوانساری. و... لیست آثار ماندگار پاپ دریا کنار - پیرت بسوزه عاشقی - سرگردان - ده بهار - بی قرار - شمال - کوچ - امید - اینه دنیا - عالم عشق -هم زبونم با
چهار شنبه 25 مرداد 1391برچسب:, :: 22:37 :: نويسنده : مهدی
|